نقطه
سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۵۸ ق.ظ
چون درختان ایستاده در برابر تقدیر خویش
اجازه می دهم که شبی سرد و سیاه که ساکت می نماید
اجازه می دهم دستی که چرک و کبود و زمستانی است
مرگ را ایستاده بر تنم کند
تا شاید جایی دیگر
فصلی دیگر...
در صبح و رویایی دیگر
با بهاری ترین شکل آمدنت بیدار شوم.
- ۹۸/۰۲/۰۳