یاد نوشت

این وبلاگ صرفا مجموعه ای است از یادداشت های پراکنده و آزاد من از احساسات و افکاری که گاه دارم هرچند که در بیان آنها ناتوانم. حرف نوشت ها صرفا نظر شخصی من است و هیچ جنبه دیگری بجز بروز تصورات و عواطف درونی ندارد.

یاد نوشت

این وبلاگ صرفا مجموعه ای است از یادداشت های پراکنده و آزاد من از احساسات و افکاری که گاه دارم هرچند که در بیان آنها ناتوانم. حرف نوشت ها صرفا نظر شخصی من است و هیچ جنبه دیگری بجز بروز تصورات و عواطف درونی ندارد.

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

یادداشت های پنج ساله گابریل گارسیا مارکز

جمعه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۱۵ ب.ظ

آمنه جان میگفت صد سال تنهایی مارکز خودِ خود رئالیسم جادوییه که بقیه رئالیسم های جادوی قبل و بعد از اون سوءتفاهمی بیش نیست.  من که هیچ وقت صدسال تنهایی رو درک نکردم خود گابریل گارسیا هم در یادداشت های پنج ساله اش از تعبیر و تفسیرهای مختلفی که مردم عادی یا معلمان شعر و ادبیات و اساتید فلسفه و هنر و...  از کتاب صد سال تنهایی میکنن و از گوشه و کنار به گوشش میرسه تعجب میکنه و میگه پیش بینی این چیزا رو نمیکرده. خلاصه ماجرا اینکه مارکز توی یادداشت های پنج ساله مدام این نکته رو گوشزد میکنه که نیازی نیست توی ادبیات دنبال تعبیر و تفسیر های معنادار باشید و فقط کافیه لذت ببرید مثلا وقتی میگه "هر داستانی بجز اینکه ماجرای داستانش را روایت کند حرف دیگری ندارد یا وقتی میگه زمانی که رمان مسخ کافکا رو خونده و اونجایی که شخصیت داستان یک روز صبح از خواب بیدار شده و دیده به حشره تبدیل شده فقط یک سوال به ذهنش رسیده اینکه چه نوع حشره ای؟ بدون اینکه دنبال این باشه که حالا حشره نماد و سمبل چیه و منظور نویسنده اینجا چی بوده؟ "

یادداشت های پنج ساله بیشتر در مورد برندگان جایزه نوبل هست و کسانی که این جایزه رو نبردن ولی بیش از دیگران مستحق و لایق دریافت اون بودن در مورد آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری و روسای جمهور اون، در مورد مصاحبه هاش و اینکه چقدر سخته هربار به سوالات تکراری جواب های مختلف بده و اون که همیشه این کار رو میکنه در عین اینکه از مصاحبه فراریه در مورد خاطرات و اشخاص و سفرهاش، خانواده پرجمعیت و عجیب و غریبش که انگار نمونه واقعی صدسال تنهایی هست و داستان هایی که منتشر کرده و نکرده و حتی بعضی ایده های داستان نویسی که وقتی به دیگران گفته ابلهانه بنظر رسیدن و... 

توی این کتاب یکی از تعبیرهای جالب در مورد نوشتن رو مارکز در معرفی نویسنده ای به نام گراهام گرین نقل میکنه که گفته :"نویسندگی نوعی معالجه است.  گاه از خودم میپرسم کسانی که چیزی نمی نویسند یا نقاشی نمی کنند یا آهنگساز نیستند، چگونه دیوانه نمیشوند؟ چطور می توانند بر آنهمه غم و غصه و تشویش و اضطرابی که بشریت را در خود گرفته است فائق  شوند؟. "

در ادامه اضافه میکند که ریکه شاعر آلمانی هم همین را به شکلی دیگر ارائه کرده است:" اگر شما فکر میکنید بدون نوشتن میتوانید  به زندگی ادامه بدهید، چیزی ننویسید"

با خوندن این مطلب یاد یه حدیث از حضرت علی(ع) افتادم که میگه: " دل به نوشتن آرام میگیرد"  و همینطور اهمیت خوندن که بازم فکر کنم حدیثی از حضرت علی (ع)  دیده بودم که میگفت: " کلمات و جملات حکیمانه و نقض زنگار دل را می زداید"  

اینکه نوشتن تأثیر زیادی روی آرامش خاطر و تمرکز داره رو نمیتونم منکر بشم چون به شخصه تجربه اش کردم ولی این اواخر کمتر سراغ این عادت خوب رفتم و باید یه فکری براش بکنم و یه جایی توی شبانه روز براش باز کنم. 

پی نوشت : همیشه فک میکنم چهره گابریل گارسیا مارکز اینقد آشنا بنظر میرسه که انگار بارها اون رو از نزدیک دیدم شاید اینم تاثیر رئالیسم جادویی مارکز باشه و حس آشنایی پنداری عجیب و غریبی که وی ایجاد میکنه :) 

 

  • مهدیه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی